الگوی روابط میان «حاکمیت، مردم و نهاد علم » در تحوّل علوم انسانی
بسم الله الرحمن الرحیم
نویسنده : دکتر عبدالعلی رضایی
چکیده:
الگوی روابط میان «حاکمیت، مردم و نهاد علم » در تحوّل علوم انسانی[1]
تولید علوم انسانی اسلامی شرط رسیدن به تمدن نوین اسلامی است، با توجه به رویکرد اساسی انقلاب اسلامی در مشارکت دهی هر چه بیشتر عامه مردم در عرصه های اجتماعی، استفاده از ظرفیت و ارتباط سه نهاد «حاکمیت، علم و مردم» در تولید علوم انسانی اسلامی ضروری به نظر می رسد. طبیعتا، این ظرفیت طی مراحلی به فعلیت رسیده، عملیاتی می گردد، طراحی الگویی جامع که بیان کننده روابط میان این سه نهاد باشد، گام نخست در این فرآیند است. الگوی پیشنهادی در این مقاله یک الگوی 21 متغیره است که در صورت نیاز می تواند بصورت منطقی افزایش پیدا کند و زیرساخت قابل اطمینانی برای «همدلی، همفکری و همکاری» برای نهاد های فوق بوجود آورد. این مقاله که از روش تکاملی سوده برده است با تعریف هریک از متغیرها و ارزش گذاری بین آنها مبتنی بر فرهنگ و ارزش های الهی، روابط منطقی و منسجم بین آنها را در الگوی مورد نظر به نمایش می گذارد.
کلید واژه ها: نهاد حاکمیت، نهاد علم ،نهاد مردم، راهبرد نگاری، سیاست گذاری و برنامه ریزی و…
مقدمه:
سه نهاد «حاکمیت، مردم و علم» برای تحول در علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی در جهت پایه گذاری تمدن نوین اسلامی، نیاز به باز شناسی روابط متقابل با هم را دارند، تلاش مقاله حاضر این است که با طراحی الگوی روابط بین این سه نهاد، بستر مناسبی را برای گسترش «همدلی، همفکری و همکاری» بیشتر آنها و زمینه منطقی را برای سیاست گذاران، برنامه ریزان و نقشه کشان این عرصه فراهم نماید. این مقاله در سه بخش تدوین و ارائه می شود: بخش نخست، به بیان کلیات(مسئله، ضرورت، پیشینه و هدف) پرداخته است. بخش دوم متغیرهای الگو را توضیح داده و معنا می کند، در بخش سوم، خود الگو را به شکل درختی طراحی کرده، متغیرهای مربوط به سه نهاد را به شکل منطقی در کنار هم قرار داده است.
1- بیان مسئله
برای پیشرفت انقلاب اسلامی و نیل به تمدن اسلامی، تولید علوم انسانی اسلامی یکی از شرایط اساسی است، برای تولید علوم انسانی هماهنگی و انسجام بین سه نهاد «حاکمیت، مردم و علم» ضروری به نظر می رسد. چگونه می توان بین این سه نهاد بهترین روابط را برقرار کرد بطوری که منتجه آن هم افزایی و همسویی بیشتر گردد. قدم نخست طراحی الگویی است که بتواند کارآمدترین روابط ممکن بین سه نهاد فوق را بیان کند.
2- ضرورت
فقدان چنین الگویی ضمن کاهش تفاهم بین انديشمندان و برنامه ريزان و مديران اجرائي(در حوزه مديريت تحول علوم انسانی)، قدرت جامع نگري را از آنها گرفته، تنظيم نقشه راه و برنامه ریزی برای تولید علوم انسانی را مختل می کند. همه این، جدای از هدر رفت نیروهای انسانی، امکانات و فرصت هایی است که در سه نهاد فوق از بین می رود.
3- پیشینه
در پیشینه موضوع، مقالاتی تحت عنوان 1- نقش سازمان های مردم نهاد علمی در توسعه علم و فناوری(مزارعی سیدحامد، پاک زاد مهدی، محسنی کیاسری مصطفی، چاپ شده در فصلنامه رهیافت شماره 72 زمستان 1397) 2- نهادها و تاثیر آنها بر توسعه علم و فناوری(فرتاش کیارش ، سعدآبادی علی اصغر، چاپ شده در فصلنامه علمی- پژوهشی سیاست علم و فناروی سال یازدهم شماره 2 تابستان 1398) یا کتابهایی مثل کتاب ارزیابی انتقادی نهاد علم در ایران، نوشته عماد افروغ، انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، به چشم می خورد اما هیچکدام اولا: بحث الگو را مطرح نکرده اند ثانیا: به رابطه «حاکمیت، نهاد مردم و نهاد علم» به صوت کامل نپرداخته اند. شاید بتوان گفت بهترین متنی که در این رابطه قابل مطالعه است مقاله ای تحت عنوان «رهیافت هایی در بازسازی نهاد علم جمهوری اسلامی ایران» نوشته حسن کربلایی می باشد که در نشست مرکز توسعه اطلاعات و همکاری های علمی در سال 1400 ارائه شده، اما این مقاله نیز ضمن داشتن مطالب قابل استفاده، به الگوی ارتباط بین سه نهاد مورد نظر نپرداخته است.
4- هدف
هدف اصلی از طراحی چنین الگویی
- کمک به جامع نگري وشناسایی بیشترین و کارآمدترین روابط بین سه نهاد فوق
- ساده سازي روابط پيچيده حاکم بر روابط بین سه نهاد فوق
- بستر سازي براي شناسایی وضعیت موجود و طراحي وضعیت مطلوب روابط بین سه نهاد فوق
- تفاهم بخشی هر چه بیشتر بین انديشمندان، برنامه ريزان و مديران اجرائي
- امکان تنظيم نظام راهبردهاي تحول در علوم انساني
- امکان تنظيم نقشه راه و برنامه ریزی برای تحول در علوم انسانی
- روش تحقیق
روش تحقیق در این پژوهش، روش تحقیق تکاملی است که به لحاظ هدف تحقیق بنیادی و به لحاظ رویکرد تحقیق، کیفی محسوب می شود. این روش که از فلسفه شدن اسلامی تغذیه می کند توسط علامه و اندیشمند فقید جهان اسلام مرحوم سید منیر الدین حسینی الهاشمی (رضوان الله تعالی علیه) پایه گذاری شده است.اساس این روش این گونه است که براساس یک مبنای پایه به یک الگوی پایه می رسد، با این الگو پایه سراغ موضوعات عینی رفته، برای مدیریت و تغییر آنها الگو سازی می کند؛ به عبارتی برای ایجاد الگو و شناسایی ابعاد و مؤلفه ها براساس الگوی پایه و با توجه به ادبیات موجود موضوع، پژوهش انجام می گیرد. به عبارت دیگر این روش مانند روش های تحقیق کیفی (مثل گراندد تئوری) برای کشف ابعاد و مولفه های الگو به ادبیات تولید شده در موضوع و نظر نخبگان مربوط مراجعه می کند؛ اما اینگونه نیست که به صورت استقرایی به تعدادی بعد و مولفه دست یابد و طبق نظر نخبگان نسبت بین آن ها را معین کند؛ بلکه براساس یک الگوی حاکم، برای رسیدن به تعدادی مشخص از بعد و مولفه که دارای نسبت های معین هستند، به ادبیات موضوع رجوع می کند. این روش ضمن دفاع از مبانی دینی و عقلانی خود توانسته است در عرصه تحقیق و پژوهش در موضوعات مختلفی ورود پیدا کرده، با تولید الگوی های مختلف، سرپرستی تدوین مقالات، رساله های ارشد، دکتری و پروژه های متعددی را در کشور به عهده بگیرد از جمله اینها می توان به نمونه های ذیل اشاره کرد:
- کليات طرح جامع تحول علوم انساني ، کارفرما، مرکز مطالعات و همکاريهاي علمي بين المللي وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مجري:، مرکز پژوهشي روش علوم و تحقيقات اسلامي منير(فرهنگستان علوم اسلامی)، فروردین 1393
- طراحی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، ارائه شده به مرکز الگوی پیشرفت
- طراحی الگوی علوم و فناوریهای اندیشه ای و معرفتی، با رویکرد دفاعی امنیتی، مجری: علیرضا پیروزمند، ارائه به: شورای تدوین نقشه راه علم و فن آوری های دفاعی و امنیتی، آذر ماه 1396
- و…
6- ارکان، سطوح و آثار الگو
الگوی 21 متغیره پیشنهادی دارای سه رکن، 9 سطح و 9 اثر است (27 اثر با تکرار) که در ارتباط با هم نظامی از متغيرهای مختلف را شکل داده، زمینه را برای تبیین وضعیت موجود ارتباطات و ترسیم نقشه وضعیت مطلوب ارتباطات سه نهاد فوق را فراهم می کند. منظور از ارکان الگو، همان سه نهاد «حاکمیت، مردم و علم» است که جایگاه محوری را در الگو دارند. منظور از سطوح، متغیرهای فرعی الگو می باشند که وظیفه تبیین مقیاس عملکرد ارکان را به عهده دارند. منظور از اثر متغیرهای تبعی الگو می باشند که نشان دهند نتایجی است که انتظارات می رود از عملکرد ارکان در سطوح، بدست آید.
1- رکن اول: حاکمیت
حاکمیت به شکل ساده به معنای قدرت عالیه و حکومت در سطح عالی برای اداره مردم در قلمرو معین بوسیله ساختار خاص، در جهت پی گیری منافع عمومی شهروندان، است.[2] ساختار خاص مجموعه ای از نهادها، ارگانه ها و سازمانهایی است که بوسیله آنها قدرت حکومت اعمال می شود، منافع مردم همان اهداف اجتماعی است که حاکمیت با قدرتی که دارد همه ابعاد جامعه را در آن راستا مهندسی می کند. در اسلام، رسالت اصلی حکومت، مهندسی تکامل اجتماعی و هماهنگ سازی همه شوون جامعه در مسیر قرب الهی است حتی تولید و توسعه علوم و تکنولوژی های متعدد که برای ارضاء نیازهای اجتماعی انجام می گیرد در همین مسیر است. البته، حاکمیت بدون حضور مردم(امت) و ارتباط خاص آنها(بعیت) با حاکم(ولی اجتماعی)، وجود خارجی و قدرتی نخواهد داشت.[3]،[4]
1/1- سطوح حاکمیت
حاکمیت در حوزه تولید علم بایستی در سه سطح و مقیاس اقدامات داشته باشد
1/1/1-سیاست گذاری
منظور ازسیاست گذاری عملکرد به شیوه ای عقلانی و حساب شده است که مسیر تحول و رسیدن به اهداف را ترسیم می کند[5]. به عبارت دیگر، ابزار هماهنگ سازی مراحل مختلف تغییر یک برنامه دراز مدت[6] و خط سیر کلی برای رسیدن به هدف است.[7] راههای عمومی و کلی برای رسیدن به آرمان ها و اهداف نظام جمهوری اسلامی(ایجاد تمدّن اسلامی) می باشد.[8]
2/1/1- برنامه ريزي
برنامه ریزی، عملیاتی برای روشن نمودن راه و روشی برای حرکت به سوی آینده در یک دوره زمانی، با منابع و فعالیتهای مشخص است. مجموعه ای از امکانات خاص و گزینش وسایلی چند، بر پایه استدلال و انتظام خاص برای وصول به یک هدف یا اجرای یک طرح است.[9] فرآیند پیوسته ای است که برای تولید علم، مبتني بر سياستهاي ترسيم شده، انجام میگیرد، در برنامه ریزی با تقطیع سیاستها و راهبردها به اهداف «بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت»، آنها را تفصیل و شفافیت سازی کرده، مسیر تولید علم اجراییتر می شود. به عبارت دیگر، برنامه ریزی اولويت گذاري و آرایش اقدامات در سایه سیاست گذاری هاست تا از ورود ذوقيات «شخصي، گروهي و صنفي» درمقام اجرا جلوگیری شود.[10] در برنامه معین می شود که چه كارهائي نسبت به چه موضوعاتي، در چه زماني انجام بگیرید. يك كارهاي «موازي» وجود دارد كه در برنامه بصورت همزمان انجام می گیرد و يك سري كارهاي «متوالي» كه درآن بايد ابتدا يك كار انجام شود تا كار بعدي شروع گردد. برنامه، همچنین، امر هماهنگسازي بين مقدورات و مشكلات را بعهده دارد.[11]
در مرحله عملیاتی سازی و اجراء، همان موضوعات و اهداف میانی به موضوعات خرد و اهداف عملیاتی و اقدامات خرد روزانه، ماهیانه و ساليانه تبدیل میشود. مرحله اجراء، معنی بخش نیتها و اثر سیاستها و برنامه ریزی هاست(ترجمان نیت به واقعیت).(دانایی فرد،حسن،1392 : 179). در اینجا، موضوعات خرد (موارد)واهداف عملیاتی ونیزاقدامات (فعالیت های) چند ساله وساليانه براساس سیاستها و برنامههاي پيش ترسيم شده، براي تحقق اهداف نقشه، تعيين و درمقام اجرا، ترسیم می شود. آنچه در غايت برنامه بدان نياز است تعيين افعال جزئي در بازههاي زماني كوتاه و نيز ارتباط اين افعال با يكديگر است. حاکمیت بدون داشتن سه فعل سياست گذاري، برنامه ريزي و عملیاتی سازی برای ساختارهای مردمی نمی تواند از ظرفیت مردم برای تحول در نهاد علم بهترین استفاده را داشته باشد.[12]
2/1- متغیرهای اثری حاکمیت
سیاست گذاری، برنامه ریزی و عملیاتی سازی های حاکمیت در عرصه تولید علوم برای ارضاء نظام نیازمندی های جامعه اسلامی است این نیازها سه گونه اند: تکاملی، اجتماعی و فردی.
1/2/1- نیازهای تکاملی
نیازهای تکاملی، نیازهای فرا اجتماعی می باشند که در ارتباط جامعه با موضوعات بالاتر از خود مطرح می شوند، از تکوین و فلسفه تاریخ گرفته (ارزش های فرا اجتماعی) تا موضوعات مربوط به روابط منطقه ای و جهانی، از این رو، نیاز به پرستش خدای متعال که مفسر همه نیازهای انسان است، یک نیاز تکاملی است. نیاز به اصل تشکیل جامعه و توسعه آن در حد جامعه جهانی و نحوی ساماندهی نهادی های داخلی آن از جمله، نهاد مردم و نهاد علم نیز یک نیاز فرا اجتماعی است. نیازهای تکاملی منشاء تغییرات و نظریه پردازی در مورد نیازهای اجتماعی و فردی و پایگاه انسجام بخشی آنهاست، اصولا خاستگاه تولید نرم افزار ها و سخت افزارهای پاسخگویی به نیازهای فردی و اجتماعی همین نیازهای تکاملی است. موضوعاتی مثل راهبرد نگاری، طراحی الگو و روش های نرم و سخت برای حضور در مقیاس رهبری و حاکمیت جهانی و تاسیس تمدن اسلامی از مصادیق بارز نیازهای تکاملی است. معمولا چنین نیازهایی توسط نهادهایی محقق می شوند که مستقیما زیر نظر رهبری جامعه فعالیت می کنند مثل، تشخیص مصلحت، شورای انقلاب فرهنگی، شورای امنیت و…، حضور و گمانه زنی ساختارهای مردمی در این سطح، بالاترین سطح استفاده از مردم است. [13]
2/2/1- نیازهای اجتماعی
نیازهای اجتماعی تابعی از نیازهای تکاملی است که مربوط به نهاد های داخلی جامعه و روابط آنها و منشاء تغییرات و نظریه پردازی در باره نیازهای فردی هستند. نیازهایی همچون ایجاد موازنه در روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور، ارتباطات، حمل و نقل، معماری شهری و…
3/2/1- نیازهای فردی
منظور از نیازهای فردی، نیازهایی مثل تغذيه، پوشاك، مسكن، سلامت، امنیت و… است که اگر فرضا انسان اجتماعی زندگی نمی کرد، باز هم برای ادامه حیات خود به آنها نیاز داشت. طبیعتا سطح تكنيكي، نرم افزاری و سخت افزاری چنین نیازهایی متفاوت با نیازهای اجتماعی و تکاملی است چنانچه نهادهای متفکل آن و سازمانهای پاسخگو به چنین نیازهایی متفاوت است.[14]
2- رکن دوم: مردم(ساختارهای مردمی)
مردم برای رسیدن به اهداف خود در جامعه ناگزیرند یا حد اقل به صرفه خود می دانند تا از مسیرهای تعیین شده حرکت کنند. طبیعتا اگر کسی بخواهد بر خلاف مسیر حرکت کند با مشکلات جدی روبرو خواهد شد، ساختارهای تعیین شده برای حضور مردم همان مسیرهای قاعدمنده و منطقی است که رسیدن به اهداف را آسان و سرعت می بخشد. ساختارهای مردمی، معبر جریان قدرت و حاکمیت مردم برای رسیدن به اهداف اند، ساختارها در بردارندة روابطی میان حکومت و مردماند و این توانایی را دارند که روند حرکت مردم را کند یا تسهیل کنند. بهعبارتی، پیونددهندة مردم، منابع معنوی و مادی، نهادهای اجتماعی از جمله، نهاد علم و حاکمیت اند.[15]جهت گیری های جامعه (الهی یا دنیوی)، عامل بهوجود آمدن ساختارهای متناسب یا تحول در ساختارهای موجود است، خاصیت این تحول، شدیدتر شدن در مسیر جهت گیری محوری، و درنتیجه تقرب بیشتر جامعه بهسمت اهداف است.
1/2- سطوح ساختارهای مردمی
همانطور که اشاره شد منظور از مردم، ساختارهای مردمی است که در غالب آنها مردم تجسد و قدرت تاثیر گذاری اجتماعی پیدا می کنند، معبر جریان قدرت و اراده مردم برای ارتباط با حاکمیت و سایر ساختارهای موجود در جامعه از جمله نهاد علم اند. این ساختارها در یک تقسیم بندی کلی سه گونه اند: سیاسی، فرهنگی و اقتصادی.
1/1/2- ساختارهای سیاسی
منظور از ساختارهای سیاسی مردمی، ساختارهایی است که قدرت سیاسی و نظام اختیارات مردمی را در مسیرهای قاعدمنده و منطقی با سایر نهادی های اجتماعی و حاکمیت پیوند می دهند. این گونه ساختارها معبری برای جریان خواسته های مردم در حوزه سیاست و چگونگی توزیع قدرت و مشروعیت آن است مثل؛ تشکل های دانشجویی، پایگاههای بسیج، بسیج اصناف، بسیج اساتید، شورا ها و… [16]
2/1/2- ساختارهای فرهنگی
منظور از ساختارهای فرهنگی مردمی، ساختارهایی است که باورها، ادبیات، هنر، سبک زندگی، عادات و پذیرفته شده های اجتماعی را در مسیرهای قاعدمندی جریان داده، با سایر ساختارهای اجتماعی متصل می کند.(مقام معظم رهبری در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران، 31/5/1395، دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، 3/6/1395، بیانات در حرم مطهر رضوی،1/1/1393) مثل، مساجد،سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، گروههای جهادی، گروههای شبیه خوانی، بقاع متبرکه، مجمع مداحان، کانون ها، کانون های قرآن، انجمن اولیاء و مربیان،کتابخانه ها و..
3/1/2- ساختارهای اقتصادی
منظور از ساختارهای اقتصادی مردمی، ساختارهایی است که در آن فعالیت های «تولید، توزیع و مصرف» کالاها و خدمات مادی با هدف بهبود وضع زندگی و تامین نیازهای مادی مردم در فرهنگ و ارزش های خاصی انجام می گیرد مثل، مجمع خیرین، اوقاف، قرض الحسنه ها، تعاونی ها، گروهای جهادی، مواکب، اصناف و… [17]،[18]
2/2- متغیرهای اثری نهادهای مردمی
اثر «سیاست گذاری، برنامه ریزی و عملیاتی» سازی های حاکمیت در ساختارهای «سیاسی، فرهنگی و اقتصادی» مردمی باید ارتقاء سهم مردم در فرآیند تولید علم در سه موضوع ذیل باشد: مديريت، مشارکت و مباشرت.
1/2/2- مديريت
عمل مدیریت به معنای حضور اراده و تصمیم گیری ساختارهای مردمی در اراده های تحقیقاتی که محققین دارند می باشد یعنی، عملا در «گمانه زنی، گزینش و پردازش» آنها حضور محوری داشته باشند. سازماندهی به گونه ای انجام گیرد که بیشترین سهم توزیع «قدرت، اطلاع و ثروت» در اختیار ساختارهای مردمی قرار گیرد، در تعیین اینکه چه کسی از چه کسی حرف بشنود، مردم جایگاه داشته باشند، همیشه حرف شنو نباشند بلکه، در جاهایی دیگران از ساختارهای مردمی پیروی کنند، ساختارهای مردمی در فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری برای تولید علم، محور سایر اراده ها قرار گیرند بطوری که دیگران موظف به پذیرش آن باشند.
2/2/2- مشارکت
مرحله پایین تر از مدیریت، مشارکت ساختارهای مردمی در فرآیند تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجراء در عرصه تولید علم است چون، گاهی و در جاهایی به دلایلی حضور مردمی در سطح مدیریت پذیرفته نمی شود در این صورت، در فعل دیگران شریک شوند و با هم تصمیم بگیرند.[19]
3/2/2- مباشرت
مرحله پایین تر از مشارکت مردم در مدیریت، مباشرت ساختارهای مردمی در فرآیند تولید علم است یعنی ساختارهای مردمی خود به کاری اقدام کنند و شخصا تحقیقاتی را انجام دهند و سفارشاتی را بپذیرند، در حقیقت کار اجرائی محض در فرآیند تولید علم به عهده بگیرند. در مباشرت اساسا ساختارهای مردمی خدمتگزاری می کنند، فرضا، در کتابخانه به مراجعه کننده نمی گویند: چه کتابی برای مطالعه شما خوب است، بلکه مراجعه کننده، سفارشات خود را ارائه داده و کتابخانه هم کارگزاری می کند و به تعبیری مباشر و مجری تصمیم دیگران است.کلا دیگران تصمیم گیرنده و ساختارهای مردمی خدمتگزاری می کنند.[20]
با توجه به معنا و مفهوم این سه واژه، باید اثر سیاست گذاریهای حاکمیت در ساختارهاي مردمی بوسیله ارتقاء سهم «مديريتي، مشارکتي و مباشرتي» آنها در نهاد علم مشاهده شود، در غیر این صورت، ارتباط منطقی بین نهاد مردم و نهاد علم برقرار نخواهد شد و مردم عملا در هیچیک از سطوح تصمیم سازی، تصمیم گیری، اجراء(و تعیین حدود، وظايف، اختيارات و اجرائیات) حضور ندارند. مبدا پیدایش توازن و انضباط اجتماعي در نهاد علم زماني است که این نهاد بتواند «مديريت، مشارکت و مباشرت» ساختارهای مردمی را در خود داشته باشد. حضور حداکثری مردم در مسئوليتپذيري و تعيين سرنوشت نهاد علم علاوه بر صیانت از این نهاد، ضریب اعتماد مردمی را افزایش داده، از نهادینه شدن حاكميت اقليت بر اكثريت پیش گیری می کند.[21]
3- رکن سوم: نهاد علم
«نهاد» به معنای نظام سازمان یافته ای از روابط اجتماعی است که در برگیرنده برخی از ارزشها و فرآینده های مشترک می باشد و برای پاسخگویی به برخی از نیازهای اساسی جامعه بوجود آمده است. در واقع، نهادها مجموعه ثابتى از ارزشها، هنجارها، پايگاهها، نقشها و گروههائى هستند که حول محور يک نياز اجتماعى و اساسى بهوجود مىآيند. با این توصیف، می توان گفت: نهاد علم، به معنای نظام سازمان یافته ای از روابط اجتماعی است که با توجه به یک سری ارزش ها، اهداف و نیازهای مشترک وظیفه «تولید، توزیع و مصرف» علم را در یک مدل رفتاری خاص به عهده می گیرد.[22]
1/3- سطوح نهاد علم
نهاد علم به عنوان مسئول محوری تولید علم در کشور ذیل مدیریت اجتماعی حاکم، برای پاسخگویی به نظام نیازمندی های کشور، در سه سطح اساسی، نقش ایفاء می کند و می تواند حضور مردم را بپذیرد.
1/1/3- تحقیقات شبکه ای
تحقیق عبارت است از کلیه وسایل و مراحل جمع آوری منظم اطلاعات و شیوه تجزیه و تحلیل منطقی آنها برای نیل به یک هدف واحد، این هدف به طور کلی کشف حقایق است (دائره المعارف تطبقی علوم اجتماعی ج1) برای کشف موضوع کشف نشده وجود فعالیت های تحقیقاتی لازم است که محوری ترین آنها «گمانه زنی، گزینش و پردازش» است. منتجه چنین فرآیندی رسیدن به اطلاعات جدید است.از طرف دیگر باید دانست که، هر تحقيقی بهصورت اجتماعی واقع می شود زیرا، براي پاسخگویی به نيازی صورت می گیرد که بهصورت اجتماعی و در بستر جامعه پدید آمده است، وقتی گفته می شود تحقیق یک امر اجتماعی است یعنی، سه فعل «گمانه زنی، گزینش گمانه ها و پردازش» می تواند اجتماعی بلکه اصولا اجتماعی واقع می شود. در جامعه به ساختاری نیازمندیم که تمامی جوانب تحقیقات را بهصورت یک نظام قاعدهمند خودآگاه، در بستری مناسب به یکدیگر مرتبط سازد. از این ساختار تعبیر به «شبکه تحقیق» میکنیم. شبکه تحقیق در واقع یک نظام منسجم و قاعدهمند است که منجر به افزایش «سرعت، دقت و تأثیر» تحقیقات خواهد شد.[23]،[24]
2/1/3- مدیریت شبکه ای تحقیقات
مدیریت شبکه ای تحقیقات، ترکیبی از سه واژه «مدیریت»، «شبکه» و «تحقیقات» است که بدنبال بیان این مطلب است که نظام تحقیقات هم نیاز به مدیریت و هم نیاز به ساختار و شبکه دارد، این شبکه در صورت مدیریت و استفاده از ظرفیت های مردمی می تواند ساماندهی تحقیقات را در جامعه به گونه ای انجام دهد که زمینه و بستر تولید اجتماعی علم و اطلاعات فراهم شود. مسیری برای تولید اجتماعی علم از طریق انسجام بخشی به نظام علمی کشور و ایجاد پیوند میان افراد و نهادهای پژوهشگر و اندیشه های متنوع ومختلف است. با توصیفی که از ماهیت تحقیق(گمانه، گزینش و پردازش) تقدیم شد سخن این است که افعال فوق، مدیریت پذیرند و مدیریت شبکه ای تحقیقات می تواند ساختاری متناسب برای برقراری ارتباط میان عالمان و مراکز علمی باشد تا بدینوسیله با ارتقاء حضور مردم، امکان ایجاد گمانه های بیشتر، پالایش دقیق تر و تشکیل منظومه ای از بهترین گمانه ها فراهم گردد.[25]
3/1/3- بانک اطلاعات
مدیریت در شبکه تحقیقات، نیاز به ابزاری دارد که بتواند اطلاعات را با سرعت و کیفیت هر چه بیشتر در اختیار محققین قرار دهد. این ابزار همان بانک اطلاعات است، بانک اطلاعات علاوه بر ذخیره اطلاعات، با حضور در فرآيند تحولات مربوط به اطلاعات،گمانه زنی و تقويت گمانه ها را در جهت خاص به عهده می گیرد، با طبقهبندي و ارزش گذاري بین آنها امکان مشاوره و برنامه دادن به مراکز پايين دستي فراهم می شود.همچنین ترکیب سازی آنها باعث ایجاد ارزش افزوده در اطلاعات می گردد.
2/3- متغیرهای اثری نهاد علم
باید منتجه و اثر نهایی رابط بین «حاکمیت، مردم و نهاد علم»، تولید علوم «اسلامی، انسانی و تجربی» باشد[26] شبکه تحقیقات، مدیریت شبکه ای تحقیقات و بانک اطلاعات در نهاد علم واسطه مشارکت دهی هرچه بیشتر ساختارهای مردمی در تولید علوم فوق اند، چنین تقسیم بندی در علوم علاوه بر اینکه بیان کننده جغرافیا و جایگاه علوم انسانی نسبت به علوم بالادستی(علوم اسلامی) و پایین دستی (کاربردی) است، بدنبال بیان این حقیقت نیز هست که تمدن اسلامی با تحول و تولید سه نوع دانش، شکل میگیرد؛. در این ارتباط، تغذیه علوم انسانی و کاربردی از علوم دینی ضامن حفظ جهت در دو دسته دیگر هستند، اين بدان معناست که تحول اساسي در بنيانهاي نظري منظومه علوم، ابتدا در علوم اسلامي و در حوزههای علمیه و سپس در علوم انساني و در نهایت در علوم کاربردی باید رخ دهد.
1/3/3- علوم اسلامی
منظور از علوم اسلامی، علومی است که موضوع و مسائل آن، اصول یا فروع اسلام است. مانند علم کلام، اخلاق، تفسیر، اصول، فقه، حدیث،حکمت الهی، رجال، درایه و… (شایان مهر، 1370: 381) چنین علومی شامل معلوماتی می شود که خارج از ماده و محسوسات بشری است.
2/3/3- علوم انسانی
علوم انسانی، اصطلاحی است که برای تفکیک رشتههای ادبیات، زبان ها، فلسفه، تاریخ، هنر و… از علوم اجتماعی و طبیعی بکار میرود. (اولیور استلی، 1369: 553) معلوماتی که به خصلتها، ویژگیها، فعالیتها و رفتارهای نوع انسان مربوط می شود. علوم انسانی در یک طبقه بندی کلی به دو گروه تقسیم می شوند؛ علومی که منشاء تشکیل آنها عقل و فکر است(فلسفه، منطق، ادبیات و…) و علومی که منشاء آنها رفتار انسان است(روان شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، مدیریت و…) البته، بعضی قائل به چنین تفکیکی نیستند(حافظ نیا،1377 :34) منظور از علوم انسانی اسلامی نیز همه علوم انسانی قابل تصور در تمدن اسلامی است.
3/3/3- علوم تجربی و کاربردی
این علوم که به دلیل ارتباط فراوانشان با محیط طبیعی، علوم طبیعی نیز نامیده می شوند شامل کلیه علوم پایه، فنی، مهندسی،کشاورزی، فیزیک، ریاضیات، شیمی، زیست و…. است.(اولیور استلی، 1369: 554) این طیف از علوم با توصیف، پیشبینی و درک پدیدههای طبیعی جهان هستی، مبتنی بر شواهد تجربی ناشی از مشاهده و آزمایش، سر و کار دارند و در آن، سازوکارهایی مانند تکرارپذیری برای اطمینان از اعتبار اکتشافات علمی استفاده میشوند.[27]،[28]
متغیرهایی که توضیح آنها گذشت در یک نگاه به صورت زیر قابل ترسیم اند:
(جدول اول)
ارکان | سطوح | آثار | |||
1
|
نهاد حاکمیت | 1 | سیاست گذاری | 1 | نیازهای تکاملی |
2 | 2 | نیازهای اجتماعی | |||
3 | 3 | نیازهای فردی | |||
4 | برنامه ریزی | 4 | نیازهای تکاملی | ||
5 | 5 | نیازهای اجتماعی | |||
6 | 6 | نیازهای فردی | |||
7 | عملیاتی سازی | 7 | نیازهای تکاملی | ||
8 | 8 | نیازهای اجتماعی | |||
9 | 9 | نیازهای فردی | |||
2 | نهاد مردم | 1 |
ساختارهای سیاسی |
10 | مدیریت |
2 | 11 | مشارکت | |||
3 | 12 | مباشرت | |||
4 | ساختارهای فرهنگی | 13 | مدیریت | ||
5 | 14 | مشارکت | |||
6 | 15 | مباشرت | |||
7 | ساختارهای اقتصادی | 16 | مدیریت | ||
8 | 17 | مشارکت | |||
9 | 18 | مباشرت | |||
3 | نهاد علم | 1 | تحقیقات شبکه ای | 19 | علوم اسلامی |
2 | 20 | علوم انسانی | |||
3 | 21 | علوم کاربردی | |||
4 | مدیریت شبکه ای | 22 | علوم اسلامی | ||
5 | 23 | علوم انسانی | |||
6 | 24 | علوم کاربردی | |||
7 | بانک اطلاعات | 25 | علوم اسلامی | ||
8 | 26 | علوم انسانی | |||
9 | 27 | علوم کاربردی |
(جدول دوم)
ردیف | نهادحاکمیت/1 | نهاد مردم/2 | نهاد علم/3 | |||||||||
سطوح/1 | آثار/2 | سطوح/1 | آثار/2 | سطوح/1 | آثار/2 | |||||||
1
|
سیاست گذاری حاکمیت/1 |
در موضوعِ |
نیازهای
تکاملی/1 |
برایِ |
ساختارهای سیاسی مردمی/1 |
جهت افزایش سهم تاثیرِ |
مدیریتی/1 |
مردم در |
تحقیقات شبکه ای/1 |
مربوط به علومیِ
|
اسلامی/1 | |
2 | برنامه ریزی حاکمیت/2 |
نیازهای اجتماعی/2 |
ساختارهای فرهنگی مردمی/2 |
مشارکتی/2 |
مدیریت شبکه ای تحقیقات/2 |
انسانی/2
|
||||||
3 | عملیاتی سازی حاکمیت/3 | نیازهای فردی/3 | ساختارهای اقتصادی مردمی/3 | مباشرتی/3 | بانک اطلاعات/3 | کاربردی/3 | ||||||
الگوی فوق در مجموع 729 سرفصل تحقیق پیشروی مدیران و برنامه ریزان عرصه تحول در علوم می گذارد(=7293*3*3*3*3*3( که دو سوم آن (486) مربوط به علوم اسلامی و کاربردی است و فضای پیرامونی علوم انسانی را ترسیم می کند و یک سوم آن (243) مستقیما مربوط به علوم انسانی اسلامی می باشد. اعداد درج شده در الگو بیان کننده ضریب اهمیت و ارزشمندی هر متغیر نسبت به سایر متغیرها و در کل مجموعه می باشد.
(جدول سوم)
ردیف | حاکمیت/ 1 | نهاد مردم/ 2 | نهاد علم/ 3 | ||||||||
1
|
سیاست گذاری حاکمیت/ 1 | در
موضوع |
نیازهای تکاملی/1 |
برایِ | ساختارهای سیاسی مردمی/1 | جهت افزایش سهم تاثیر | مدیریتی/1 | مردم در |
تحقیقات شبکهای/1 |
مربوط به علوم | انسانی |
2 | برنامه ریزی حاکمیت/2 |
نیازهای اجتماعی/2 |
ساختارهای فرهنگی مردمی/2 |
مشارکتی/2 | مدیریت شبکه ای تحقیقات/2 | ||||||
3 | عملیاتی سازی حاکمیت/3 | نیازهای فردی/3 | ساختارهای اقتصادی مردمی3/ | مباشرتی/3 | بانک اطلاعات/3 |
از 243 موضوع مربوط به علوم انسانی به 27 موضوع محوری برای نمونه اشاره می شود:
* سر فصل های مربوط به سیاست گذاری ها
- سیاست گذاری حاکمیت در موضوع نیازهای تکاملی برایِ ساختارهای سیاسی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مدیریتی آنها در تحقیقات شبکه ای مربوط به علوم انسانی
- سیاست گذاری حاکمیت در موضوع نیازهای اجتماعی برایِ ساختارهای سیاسی مردمی جهت افزایش سهم تاثیرمدیریتی آنها در شبکه ای تحقیقات مربوط به علوم انسانی
- سیاست گذاری حاکمیت در موضوع نیازهای فردی برای ساختارهای سیاسی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مدیریتی آنها در بانک اطلاعات مربوط به علوم انسانی
- سیاست گذاری حاکمیت در موضوع نیازهای تکاملی برایِ ساختارهای فرهنگی مردمی در جهت افزایش سهم تاثیر مشارکتی آنها در تحقیقات شبکه ای مربوط به علوم انسانی
- سیاست گذاری حاکمیت در موضوع نیازهای اجتماعی برای ساختارهای فرهنگی مردمی در جهت افزایش سهم تاثیر مشارکتی آنها در مدیریت شبکه ای تحقیقات مربوط به علوم انسانی
- سیاست گذاری حاکمیت در عرصه نیازهای فردی برای ساختارهای فرهنگی مردمی در جهت افزایش سهم تاثیر مشارکتی آنها در بانک اطلاعات مربوط به علوم انسانی
- سیاست گذاری حاکمیت در موضوع نیازهای تکاملی برای ساختارهای اقتصادی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مباشرتی آنها در تحقیقات شبکه ای مربوط به علوم انسانی
- سیاست گذاری حاکمیت در موضوع نیازهای اجتماعی برای ساختارهای اقتصادی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر میاشرتی آنها در شبکه ای تحقیقات مربوط به علوم انسانی
- سیاست گذاری حاکمیت در موضوع نیازهای فردی برای ساختارهای اقتصادی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مباشرتی آنها در بانک اطلاعات مربوط به علوم انسانی
** سرفصل های مربوط به برنامه ریزی ها
- برنامه ریزی حاکمیت در موضوع نیازهای تکاملی برای ساختارهای سیاسی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مدیریتی آنها در تحقیقات شبکه ای مربوط به علوم انسانی
- برنامه ریزی حاکمیت در موضوع نیازهای اجتماعی برای ساختارهای سیاسی مردمی جهت افزایش سهم تاثیرمدیرتی آنها در مدیریت شبکه ای تحقیقات مربوط به علوم انسانی
- برنامه ریزی حاکمیت در موضوع نیازهای فردی برای ساختارهای سیاسی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مدیریتی آنها در بانک اطلاعات مربوط به علوم انسانی
- برنامه ریزی حاکمیت در موضوع نیازهای تکاملی برای ساختارهای فرهنگی مردمی در جهت افزایش سهم تاثیر مشارکتی آنها در تحقیقات شبکه ای مربوط به علوم انسانی
- برنامه ریزی حاکمیت در موضوع نیازهای اجتماعی برای ساختارهای فرهنگی مردمی در جهت افزایش سهم تاثیر مشارکتی آنها در مدیریت شبکه ای تحقیقات مربوط به علوم انسانی
- برنامه ریزی حاکمیت در موضوع نیازهای فردی برای ساختارهای فرهنگی مردمی در جهت افزایش سهم تاثیر مشارکتی آنها در بانک اطلاعات مربوط به علوم انسانی
- برنامه ریزی حاکمیت در موضوع نیازهای تکاملی برای ساختارهای اقتصادی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مباشرتی آنها در تحقیقات شبکه ای مربوط به علوم انسانی
- برنامه ریزی حاکمیت در موضوع نیازهای اجتماعی برای ساختارهای اقتصادی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مباشرتی آنها در مدیریت شبکه ای تحقیقات مربوط به علوم انسانی
- برنامه ریزی حاکمیت در موضوع نیازهای فردی برای ساختارهای فرهنگی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مباشرتی آنها در بانک اطلاعات مربوط به علوم انسانی
*** سرفصل های مربوط به عملیاتی سازی
- عملیاتی سازی حاکمیت در موضوع نیازهای تکاملی برای ساختارهای سیاسی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مدیرتی آنها در تحقیقات شبکه ای مربوط به علوم انسانی
- عملیاتی سازی حاکمیت در موضوع نیازهای اجتماعی برای ساختارهای سیاسی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مدیرتی آنها در مدیریت شبکه ای تحقیقات مربوط به علوم انسانی
- عملیاتی سازی حاکمیت در موضوع نیازهای فردی برای ساختارهای سیاسی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مدیرتی آنها در بانک اطلاعات مربوط به علوم انسانی
- عملیاتی سازی حاکمیت در موضوع نیازهای تکاملی برای ساختارهای فرهنگی مردمی در جهت افزایش سهم تاثیر مشارکتی آنها در تحقیقات شبکه ای مربوط به علوم انسانی
- عملیاتی سازی حاکمیت در موضوع نیازهای اجتماعی برای ساختارهای فرهنگی مردمی در جهت افزایش سهم تاثیر مشارکتی آنها در مدیریت شبکه ای تحقیقات مربوط به علوم انسانی
- عملیاتی سازی حاکمیت در موضوع نیازهای فردی برای ساختارهای فرهنگی مردمی در جهت افزایش سهم تاثیر مشارکتی آنها در بانک اطلاعات مربوط به علوم انسانی
- عملیاتی سازی حاکمیت در موضوع نیازهای تکاملی برای ساختارهای اقتصادی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مباشرتی آنها در تحقیقات شبکه ای مربوط به علوم انسانی
- عملیاتی سازی حاکمیت در موضوع نیازهای اجتماعی برای ساختارهای اقتصادی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مباشرتی آنها در مدیریت شبکه ای تحقیقات مربوط به علوم انسانی
- عملیاتی سازی حاکمیت در موضوع نیازهای فردی برای ساختارهای فرهنگی مردمی جهت افزایش سهم تاثیر مباشرتی آنها در بانک اطلاعات مربوط به علوم انسانی
جمع بندی و پیشنهاد
الگوی پیشنهادی از 39 متغیر شکل گرفته که در قدم نخست به توضیح آنها پرداخته شده، در این بین، توجه به این مطلب وجود داشت که موضوع اصلی بیان الگوی روابط بین سه نهاد با هدف تحول در علوم انسانی است لکن، نیل به این هدف مهم نیازمند بیان روابط علوم بالا دستی و پایین دستی است از این رو، الگوی پیشنهادی به گونه ای طراحی شده که تکلیف علوم اسلامی و کاربردی را نیز مشخص نماید، الگوی پیشنهادی در مجموع 729 رابطه منطقی را نشان می دهد که دو سوم آن (486) مربوط به علوم اسلامی وکاربردی است و فضای پیرامونی علوم انسانی را ترسیم می کند و یک سوم آن (243) مستقیما مربوط به علوم انسانی اسلامی می باشد. الگوی علوم انسانی و بعضی از سر فصل های محوری آن نیز در پایان آمده تا نمونه ای برای مدیران و برنامه ریزانی باشد که بدنبال تهیه نقشه راه تحول در علوم انسانی در نسبت «حاکمیت، مردم و نهاد علم» می باشند، در کنار هر متغیری یک عدد آمده که نشان دهنده ضریب اهمیت و ارزش مکانی آن نسبت به سایر متغیرها و در کل مجموعه می باشد، ضمن اینکه زیرساختی برای نظام اولویت بندی در نقشه کشی و عملیات بعد از آن است. پیشنهاد ما ادامه مراحل کار یعنی تهیه نظام سوالات، نقشه راه و برنامه ریزی برای پیوند هر چه بیشتر «حاکمیت، مردم و نهاد علم» در فرآیند تولید علوم انسانی اسلامی است.
منابع:
* آلن بیرو، فرهنگ علوم اجتماعی ترجمه باقر ساروخانیٌ ، انتشارات کیهان تهران 1380 فرهنگ فارسی معین
* اولیور استلی، برس و…، فرهنگ اندیشه نو، ترجمه احمد بیرشک و…، انتشارات مازیار، تهران، 1369.
* جعفر زاده، محمد حسن ، فرهنگ اصطلاحات، اتنشارات فرهنگستان علوم اسلامی قم، فرودین 1386
* حافظ نیا، محمد رضا، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، 1377
* حسینی شیرازی، سید منیرالدین فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم
———– رابطه علم و دین، سند پژوهشی 001453002
———– زمینه دستیابی به فلسفه اصول روش تنظیم نظام ولایت(دوره سوم)،سند پژوهشی 001145034
———– طبقه بندي آموزشي اسلامي شدن مهندسي توسعه نظام اجتماعي،سند پژوهشي، 001454005،
———– فلسفه تاریخ، سند پژوهشي، 001258004،
———– کلیات طرح تعاونی ها، سند پژوهشي،001083011،
———– مبانی مدل نظری ارتباطات و مخابرات، سند پژوهشي، 001357017
———- زمينه آشنايي با طرح تأسيس بانك توسعه اسلامي اطلاعات سند پژوهشي، 001259001
———- الگوي تنظيم برنامه حوزه، سند پژوهشي،001253014
———- زمينه تحقيق در روش برنامه ريزي بر اساس اسلام، سند پژوهشي،001078093
———- جدول زيرساخت روش تحقيق در علوم پزشكي، کد پژوهشي391
———- مباحثي پيرامون مدل (تنظيم نظام)؛ سند پژوهشي کد پژوهشی 0155
———- مباحثي پيرامون مديريت شبكه اطلاعات سند پژوهشي،001265010،
———- استراتژي امنيت ملي، سند پژوهشی 001311009
———- سياستهاي کلان اقتصادی، سند پژوهشی 001330020
* رضایی، عبدالعلی، مباحثی پیرامون مدیریت شبکه ای تحقیقات، انتشارات معاونت آموزش فرهنگستان علوم اسلامی، 1387
——- الگوی طراحی سازمان مدیریت شبکه ای تحقیقات، انتشارات معاونت آموزش فرهنگستان علوم اسلامی، شهریور 1389
* شایان مهر علی رضا، دائره المعارف تطبیقی علوم اجتماعی ج1، انتشارت کیهان چاپ اول 1377 تهران
* کليات طرح جامع تحول علوم انساني ، کارفرما، مرکز مطالعات و همکاريهاي علمي بين المللي وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مجري:، مرکز پژوهشي روش علوم و تحقيقات اسلامي منير(فرهنگستان علوم اسلامی)، فروردین 1393
[1] . دکتر عبدالعلی رضایی، هیات علمی فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم
.احمد عابدی، پژوهشگر و کارشناس فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم
[2] آلن بیرو، فرهنگ علوم اجتماعی ترجمه باقر ساروخانیٌ 402 انتشارات کیهان تهران 1380 فرهنگ فارسی معین، دائره المعارف تیطقی علوم اجتماعی ج1 علی رضا شایان مهر انتشارت کیهان چاپ اول 1377 تهران)
[3] . حسینی شیرازی، سید منیرالدین، فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم، زمینه دستیابی به فلسفه اصول روش تنظیم نظام ولایت، سند پژوهشی، 001453002،
[4] . همان، سند پژوهشي، 001454005، آموزش جداول طبقه بندي آموزشي اسلامي شدن مهندسي توسعه نظام اجتماعي
[5] . شایان مهر، علی رضا، دایره المعارف تطبیقی علوم اجتماعی ج3، ص 144
[6] حسینی شیرازی، سید منیرالدین، فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم، سند پژوهشي، 001258004، فلسفه تاريخ، سند پژوهشي،001083011، بررسي كليات طرح تعاوني، سند پژوهشي، 001357017، مباني نظري ارتباطات و مخابرات
[7] . کليات طرح جامع تحول علوم انساني ، کارفرما، مرکز مطالعات و همکاريهاي علمي بين المللي وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مجري:، مرکز پژوهشي روش علوم و تحقيقات اسلامي منير(فرهنگستان علوم اسلامی)، فروردین 1393
[8] . مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری، 14/6/1392
[9] . آلن بیرو، فرهنگ علوم اجتماعی ترجمه باقر ساروخانیٌ
[10] . شایان مهر، علی رضا، دایره المعارف تطبیقی علوم اجتماعی ج3، ص 106 ،
[11] . حسینی الهاشمی، سید منیرالدین، فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم، زمينه آشنايي با طرح تأسيس بانك توسعه اسلامي اطلاعات001259001
[12] . کليات طرح جامع تحول علوم انساني ، کارفرما، مرکز مطالعات و همکاريهاي علمي بين المللي وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مجري:، مرکز پژوهشي روش علوم و تحقيقات اسلامي منير(فرهنگستان علوم اسلامی)، فروردین 1393
[13] . رضایی، عبدالعلی، مباحثی پیرامون مدیریت شبکه ای تحقیقات، انتشارات معاونت آموزش فرهنگستان علوم اسلامی،ص 85 مهر ماه 1387
[14] . حسيني الهاشمي سيدمنيرالدين، فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم، جهت داري علوم، تئوري و اصول آن، 001465037
[15] . اولیور استلی، برس و… فرهنگ اندیشه نو، ترجمه احمد بیرشک و…، انتشارات مازیار، تهران، 1369، ص469
[16] . حسینی الهاشمی، سید منیر الدین، الگوي تنظيم برنامه حوزه، فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم، ،سند پژوهشي،001253014
[17] . حسيني الهاشمي سیدمنیر الدین، زمينه تحقيق در روش برنامه ريزي بر اساس اسلام،فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم، سند پژوهشي،001078093
[18] . محمد حسن، جعفر زاده، فرهنگ اصطلاحات، انتشارات فرهنگستان علوم اسلامی قم، فرودین 1386،برگرفته از پل سناموئلسن، حسن پیرنیا، اقتصاد ج1 بنگاه ترجمه و نشر کتاب ص 6 ، برگرفته از علی محمد اقتداری، اقتصاد عمومی، جلد اول، انتشارات دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی 1354، ص 2
[19] حسيني الهاشمي سيدمنيرالدين، فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم، مبانی نظری مخابرات سند پژوهشی 1357018
[20] . حسيني الهاشمي، سيدمنيرالدين، مباحثي پيرامون مديريت شبكه اطلاعات، فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم، سند پژوهشي001265010، همچنین زمينه آشنايي با طرح تأسيس بانك توسعه اسلامي اطلاعات سند پژوهشي، 001259001، همچنین استراتژي امنيت ملي 001311009
[21] .همان سياستهاي کلان اقتصادی، 001330020
[22] رضایی، عبدالعلی ، الگوی طراحی سازمان مدیریت شبکه ای تحقیقات ص 15 شهریور 1389
[23] حسيني الهاشمي سيدمنيرالدين؛ فرهنگستان علوم اسلامی حوزه علمیه قم، جدول زيرساخت روش تحقيق در علوم پزشكي؛ کدپژوهشی 391، همچنین، مباحثي پيرامون مدل (تنظيم نظام)؛ کد پژوهشی 155
[24] . تحقیقات شبکه ای در مقابل تحقیقات فردی و گروهی است: تحقیقات فردی تحقیقاتی است که یک نفر سعی می کند برای مسأله ای پاسخی پیدا کند. درتحقیقات گروهی، تحقیق توسط چند نفر انجام میگیرد. در این شیوه، کار را تقسیم میکنند و هر کسی نگارش قسمتی از تحقیق را به عهده میگیرد. اما تحقیق شبکه ای و سازمانی با هویت جمعی انجام میگیرد و اینگونه نیست که بتوان یک تحقیق را به یک فرد به صورت کامل منتسب کرد(مانند تحقیق فردی) یا اینکه بخشی از یک کتاب را به صورت کامل نگارش یک نفر دانست (مانند تحقیق گروهی).
[25] . رضایی، عبد العلی، مدیریت شبکه ای تحقیقات ص10، همچنین الگوی طراحی سازمان مدیریت شبکه ای تحقیقات ص 15
[26] . گرچه موضوع مقاله، تحول در علوم انسانی است ولی الگوی ارائه شده معتقد است تحول در علوم انسانی بدون مشخص نمودن جایگاه چنین علومی در بین سایر علوم امکان پذیر نیست، با ترسیم چنین جایگاهی برنامه ریزی برای تحول علوم انسانی به واقعیت نزدیکتر خواهد بود.
[27] . https://fa.wikipedia.org/wiki
[28] .جعفر زاده، محمد حسن، دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم، نشر داخلی، 1386، ص 109
دیدگاهتان را بنویسید